علم از الهام الهی
مأمون گفت: محمد بن على با آنکه هنوز کودک است در علم و دانش بر دیگران مقدم است و امیدوارم که فضل و برترى او بر دیگران آشکار گردد.
آنان در پاسخ گفتند اگر هم سیرت و رفتار این جوان مقبول و پسندیده باشد اما او هنوز کودک است و از دانش و فقه بهرهاى ندارد.پس باید صبر کرد تا علم و ادب و فقه فرا گیرد آنگاه آنچه می خواهى درباره او در عمل آر .مأمون گفت من او را می شناسم و مىدانم که از اهل بیت فضل و دانش است و ماده علم او از الهام الهى است، اگر سخن مرا باور ندارید او را بیازمایید.
پس رأى ایشان بر این قرار گرفت که او را بیازمایند و یحیى بن اکثم قاضى القضات را مأمور آزمایش او کردند تا مسائلى در فقه از او بپرسد.آنگاه مجلسى آراستند و امام را که هنوز به ده سالگى نرسیده بود حاضر ساختند.یحیى بن اکثم را نیز گفتند تا در آن مجلس در حضور مأمون از آن حضرت سئوالاتى در فقه بکند.یحیى پس از اجازه از مأمون از آن حضرت پرسید که حکم کسى که در حال احرام صیدى را بکشد چیست؟حضرت در پاسخ گفت: آیا آن شخص در حرم این صید را کشته است یا در بیرون حرم؟ به عمد کشته است یا به خطا؟ اگر به خطا کشته است عالم به مسأله بوده است یا جاهل به آن؟ آزاد بوده است یا بنده؟ صغیر بوده است یا کبیر؟ آن صید از پرندگان بوده است یا غیر آن؟ آیا این قتل در شب بوده است یا روز و آن شخص احرام عمره داشته است یا تمتع؟ چون آن حضرت شقوق و وجوه مختلف مسأله را پرسید یحیى در جواب فرو ماند و مأمون روى به خویشان خود کرد و گفت: آیا اکنون شناختید آن کسى را که نمى شناختید؟
خدمات وبلاگ ما:
عکس تمام ساز ها+دانلود عکس تمام ساز ها
کلیپ های کوتاه و جالب از نوازندگی ساز ها
دانلود کنسرت
درباره ویژگی ساز ها
آکورد،نت
ساخت لوگوی رایگان
نرم افزار
آهنگ های امپیتری
زندگینامه اساتید موسیقی
دانلود کتاب و...
در صورتی که وبلاگ شما پیچ رانک 2 یا 2 به بالا میباشد میتوانید با ما تبادل لینک کنیـــــــــد.
منتظر حضور سبز شما و نظرات دل گرم کنندتون هستیم.خداحافظ./