همین که سلام و احوالپرسیاش
تمام شد امام به او گفت: مرحبا به تو که از دوستانِ حقیقیِ ما هستی. با اینکه از
نزدیکانِ حضرت به حساب میآمد و از ایمان راسخی برخوردار بود بازهم تصمیـم گرفت
اعتقادش را برای مولایش بازگو کند تا به حقانیتِ راهی که انتخاب کرده بیشتـر پی
ببـرد و ثابت قدمتر باشد.
به امام هادی ـ علیه السلام
ـ عرض کرد: «ای پسر رسول خدا! میخواهم دین و اعتقادِ خود را به شما عرضه کنم تا اگر
صحیـح است آن را ادامه دهم و با رستـگاری لقای خدا را درک کنم».
عبدالعظیـم حسنی گفت: «اعتقاد
دارم که خدا یکیست و مانندی ندارد؛ آفرینندهی اجسام و نقشها است. پروردگارِ همه
چیز، مالک و تثبیت کنندهی آنها است. محمد بنده، فرستاده و آخرین پیامبران او است
که بعد از او تا روز قیامت پیامبری نیست؛ شریعت و احکامش خاتم شریعتها و احکام
است به گونهای که تا روز قیامت شریعتِ دیـگری غیر از آن نیست».1
أبالقاسم بعد از اقرار به
توحید و نبوت اعتقادش را در مورد امامت بازگو کرد؛ گفت: «کارگزار و رهبرِ
امت بعد از پیامبر حضرت علیبنابیطالب ـ علیه السلام ـ است». بعد از آنکه سلسلهی
ائـمه را از روی ایمان و اعتقاد نام برد و به امام هادی ـ علیه السلام ـ رسید؛
امام به او گفت: «بعد از من فرزندم حسن، و بعد از او جانشین و فرزندش امام هستند.
سبطِ من از نظرها پنهان میشود که حتی به خاطر شرایط زمان بردنِ نامش جایز نیست.
بعد از آنکه جور و ظلم سراسر زمین را فراگرفته، با قیامِ خود عدل الهی را در گسترهی
زمین پـُر میکند».
عبدالعظیم حسنی به فرمودههای
امام هادی ـ علیه السلام ـ اقرار کرد و در ادامه گفت: «شهات میدهم هرکس با آل
الله ـ علیهم السلام ـ دوست باشد، با خدا دوست است و هر کس با آنها دشمن باشد
دشمنِ خدا است. فرمانبـری از آنها اطاعت از خدا بوده و سرپیچی از دستوراتشان
معصیتِ خدا است».2 او همچنین شهادت داد که معراج، سوال در قبر و بهشت و جهنم حقیقت دارد. در حالی که
ایمانِ راسخ داشت، به زنده شدنِ مردگان بعد از مرگ، صراط، میزان و قیامت که در
آینده رخ میدهد بار دیگر اقرار کرد.
عبدالعظیم حسنی شهادت داد که
بعد از ولایت که اساسیترین بنیانِ دین است نماز، روزه، حج، جهاد و امر به معروف و
نهی از منکر از فریضههای تعیین شده از سوی خدا است.
امام با لحنی که حاکی از
رضایت نسبت به اعتقادات عبدالعظیم حسنی بود فرمود: «ای ابالقاسم! به خدا قسم این
همان دینِ خدا است که آن را برای بندگانش پسندیده و به آن راضی است؛ به اعتقادت
پایدار باش».3
مناسبت نوشت:
به نتیجه رسیدن هر عملی
مستلزم وجود شرایط مطلوب است. انقلاب اسلامی با وجود هجمههای شیطانی دشمنان مختلف
از شرایط مطلوب برای تبلیغ معارف الهی و ولائـی به شمار میرود. اگرچه یک روز از
سال را روز "جمهوری اسلامی" نامگذاری میکنند اما در حقیقت همهی روزهای
سال، روز مردم سالاری دینی و جمهوری اسلامی به حساب میآید. علت پیشرفت
نظام انقلاب اسلامی پیروی از حقایق قرآن کریم و معارف اهل بیت ـ علیهم السلام ـ
بوده است.