شورِ شیرین

هنوز هم جای مطهری خالی است...

1

از او خواسته بودند یک متن عربی بنویسد. نماینده ی مجلس تعجب کرده بود که این بچه چهارده, پانزده ساله چقدر خوب مسلط است. به دلش افتاد که حیف این بچه! نصیحتش کرد. می گفت: “پسر جان! الان وضع فرق کرده. گذشت آن وقت ها. حالا نمی خواد تا نجف بری که کاره ای بشی. مملکت ترقیات کرده, باید مثل تو پشت ابن میزها بنشینن…” جایزه ی  کتاب “اصول فلسفه و روش رئالیسم” را که دادند, آمد خانه ی همان بچه ی ۱۸ سال قبل. می گفت: “احسنت آقا. آبروی ما خراسانی ها را خریدید…”

2

به زن روز” نوشته بود که این مقاله ای که چاپ کردید, خلاف اسلام است. آنها هم گفته بودند: “آقای مهدوی اینها را نوشته, شما هم بنویس چاپ کنیم”. بعد از این دو ستون روبروی هم می خورد. یکی از نظر اسلام درباره ی حقوق زن انتقاد می کرد, آن یکی دفاع. بعد از شش شماره مهدوی سکته کرد. مطهری نوشته هایش را ادامه داد, منتهی حالا دیگر می نوشت: “مرحوم مهدوی”.

3

ایراد می گرفتند که چرا یک روحانی باید در مجله ای مثل “زن روز” بنویسد. جواب داده بود: “اگر بگذارند در تلویزیون هم سخنرانی می کنم.”

4

دبیرهای دینی کشور جمع شده بودند مشهد. برایشان سمینار گذاشته بودند. پیام شاه و وزیر را خوانده بودند. تاج گلی هم پای مجسمه ی رضاخان گذاشته بودند. نوبت صحبت او که شد, گفت: “دبیران دینی ما هم بت پرست شده اند؟!”

5

ممنوع المنبر شده بود؛ اما باز هم می رفت توی مجالس می نشست ولی حرف نمی زد. یک بار سخنران آن پایین دیده بودش و آمده بود کنارش نشسته بود به درد دل کردن؛ اما مطهری خیلی راحت گفته بود: “برادر! دنیا مثل قمار است, گاهی آدم می برد, گاهی می بازد.”

6

خانم خانه رفته بود سفر, نزدیکی های سحر رسید. مردش اما منتطر نشسته بود. چای و میوه و شیرینی را هم آماده کرده بود. به بچه ها که خواب بودند نگاه کرد. با ناراحتی گفت: “می ترسم یک وقت من نباشم, شما که از سفر می آیی, کسی نباشد که به استقبالت بیاید.”

7

توی مدرسه علوی تابلو زده بودند: “محل استقرار دولت انقلاب”. تابلو را که دیده بود گفته بود: “پس اسلامش کو؟ مردم برای اسلام این همه به زحمت افتادند. بنویسید انقلاب اسلامی .”

  • آسمــان

نظرات  (۱)

  • دلتنگیهای نبودنت
  • سلام کلا وبت جالبه خوشم اومد

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی